مشارکت هنرمندان برای گذران دوران خانهنشینی مردم با #مُشاهنر
تاریخ انتشار: ۹ فروردین ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۷۴۰۱۳۲۵
در بیانیه این حرکت جمعی که قرار است با هشتگ #مشاهنر در فضای مجازی و رسانههای جمعی فعالیت کند، آمده است:
این روزها که مردم خوب، صبور و رنج کشیده ما در یکی از تلخ ترین شرایط قرار دارند و عزیزترین گوهر هستی خود و عزیزانشان در معرض تهدید و آسیب جدی قرار دارد، همچنین نگرانیهایی در روند تشخیص بهموقع و پیشگیری از گسترش غیر منتظره ویروس و بیماری کرونا و آسیبهای غیر قابل جبران آن بر جای مانده و میماند، ما فعالان عرصه هنر و ادب کهن بوم و بر ایرانزمین، با اظهار تاسف و اندوه عمیق خود نسبت به جان باختن تعداد زیادی از ایرانیان و به جهت تلاش در پیشگیری از افزایش خسارتهای بیشتر، بهویژه در تعطیلات طولانی پیش رو، با تاکید و اصرار بر شعار در خانه میمانیم، از همه شما دوستداران و علاقهمندان به هنر و هنرمندان ایرانزمین میخواهیم برای حفظ جان خود و عزیزانتان، با شعار در خانه میمانیم واقعا در خانه بمانید و این بهار و نوروز را در خانه که اولین و آخرین پناه در مقابل این دشمن تازهوارد و نابکار است، سر کنید.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
ما و همکاران هنرمندمان در سراسر ایران، در کنار شماییم و تلاش، ابتکار و هنر خود را در دستکم دوره ۱۰۰روزه پیش رو، مصروف نزدیکتر شدن به شما که مخاطبان پُرمهر و باخرد قرنهای متمادی فرهنگ و هنر بودهاید، خواهیم کرد.
با کمک و یاری تکنولوژی روز و صفحههای مجازی و رسانههای اینترنتی، به عید دیدنی هم میآییم، با هم سخن میگوییم و درد دل میکنیم.
ما نگرانایم در نگرانیهایتان و در سماعایم با شادیهایتان؛ هر چند کوتاه!
اهالی هنر در رشتههای گوناگون از سراسر ایران، با نمایش فیلم، موسیقی، نغمه و ترانه، شعر و نثر، خوشنویسی، نقاشی و رشتههای گونه به گونه، رنگ در رنگ، نقش در نقش، با شمایند تا با هم و در کنار هم، در خانههایمان، هیولای ترس، تهدید، غم و اندوه را به کرنش وا داریم.
بحر بی پایان به جوی خویش بستن میتوان
موج را از سینهی دریا گسستن میتوان
گر به خود محکم شوی، سیل بلاانگیز چیست؟
همچو گوهر در کف دریا نشستن میتوان
(قبال لاهوری)
این بیانیه تاکنون به امضای هنرمندانی چون علی نصیریان، عبدالوهاب شهیدی، غلامحسین امیرخانی، محمدعلی کشاورز، داود گنجهای، حسن ناهید، ایرج راد، کامبیز روشنروان، پرویز پرستویی، بهزاد فراهانی، محمد سریر، عباس خوشدل، رضا بابک، فاطمه معتمدآریا، پرویز پورحسینی، مجید مظفری، راضیه برومند، گلاب آدینه، اصغر همت، هدیه تهرانی، قاسم رفعتی، هوشنگ کامکار، فریدون شهبازیان، نادر مشایخی، محمدسعید شریفیان، محمد میرزمانی، همایون رحیمیان، منوچهر صهبایی، حسن ریاحی، داریوش طلایی، محمد اسماعیلی، سعید ثابت، کریم صالح عظیمی، شاپور رحیمی، ساسان فاطمی، داریوش پیرنیاکان، علیاکبر شکارچی، محمد صالح علا، حسین بهروزینیا، زیدالله طلوعی، سعید فرجپوری، حمیدرضا نوربخش، علی جهاندار، قاسم رفعتی، علیاصغر شاهزیدی، تقی سعیدی، مظفر شفیعی، حسامالدین سراج، علی رستمیان، فاضل جمشیدی (مبدع طرح)، علیرضا قربانی، محمد معتمدی، عبدالحسین مختاباد، وحید تاج، اسفندیار قرهباغی، شهرام گیلآبادی، حسن فداییان، مهدی بهزادپور، خشایار اعتمادی، غلامرضا صنعتگر، حجت اشرفزاده، غلامحسین اشرفی، غلامعلی افشاریه، امیر تاجیک، حسن همایونفال، بیژن خاوری، عباس بهادری، پرویز طاهری، اسماعیل قنبری، ژاله علو، مریم نشیبا، بهروزرضوی، هادی مرزبان، سیفالله صمدیان، فرزانه کابلی، محمود پاکنیت، قاسم زارع، کاظم هژیرآزاد، محمد ساربان، مریم رحیمی، شراره عطاری، شیرین بینا، رضا جابر انصاری، سعید پروین، بهرام شاهمحمدلو، محمدرضا عالیپیام، خلیل جوادی، سوسن پرور، صفا آقاجانی، عذرا وکیلی، عبدالله طریقت، حسین محجوبی، محمد سلحشور، ساعد باقری، سهیل محمودی، محمدعلی بهمنی، محمد سلمانی، عباس سجادی، بیژن کامکار، پشنگ کامکار، ارسلان کامکار، اردشیر کامکار، ارژنگ کامکار، اردوان کامکار، قشنگ کامکار، سودابه سالم، شهرزاد اسفرجانی، صبا کامکار، هانا کامکار، سیاوش کامکار، نیریز کامکار، محمد علی لقا، بهناز ذاکری، موسی گنجهای، کامبیز گنجهای، عرفان گنجهای، بهادر پیروی، عباس اخوین، یدالله کابلی، مهدی فلاح، اسرافیل شیرچی، جواد بختیاری، بیژن بیژنی، کرمعلی شیرازی، رسول مرادی، محمدعلی سبزهکار، محمدحسین عطارچیان، حمیدرضا عاطفی، احمد آریامنش، کامران کوهستانی، مجید پازوکی، ناهید تیموری، ژاله صادقیان، علیرضا میرعلینقی، شهرام میرجلالی، رضا جعفری، افلیا پرتو، سوسن اصلانی (دهلوی)، داود فیاضی، فریبا داوودی، رفعت موسوی، امیر همتی، فریدون عبدلی، پوران وفادار، معصومه مهرعلی، سیما مافیها، ملیحه سعیدی، ارژنگ سیفیزاده، سارنگ سیفیزاده، پروین صالح (ظریف)، نسرین ناصحی، شهلا میلانی، نزهت امیری، رؤیا حلاج، پری ملکی، نازنین پدرثانی، کیوان ساکت، محمد دلنوازی، حسین پرنیا، علیاکبر قربانی، رضا موسویزاده، فرمان مرادی، بیاض امیرعطایی، آرش فرهنگفر، سالار زمانیان، بهنام تشکر، شهریار رحیمی، عبدالجبار کاکایی، علیرضا طبایی، علیرضا بهرامی، محمدباقر کلاهی اهری، مهرداد اسکویی، حمید اسماعیلزاده، محمدعلی علومی، مهرداد ذوالنور، حمیدرضا بیدقی، رضا ساکی، فرزین پورمحبی، کوروش انصاری، علی غضنفری، مهدی پازوکی، منا خوشاقبالی، ناهید جباری، محمد مقدسی، هادی منتظری، مسعود حبیبی، محمود فرهمندبافی، بهنام وادانی، شهرام توکلی، ابراهیم شفیعی، محمود بهروزینیا، بامداد فلاحتی، داریوش آریانپور، مسعود جاهد، پرویز جاهد، محمود جاهد، شاهو عندلیبی، پیمان سلطانی، مزدا انصاری، مجید ناظمپور، پریچهر خواجه، آزاده امیری، عبدالله صادقی، احسان کرمی، منصور اعظمیکیا، رضا رفیع، داود حیدری، امید صباغنو، شهرام صارمی، کوروش فتاح، جواد بطحایی، ساسان بازگیر، صائب کاکاوند، میلاد مرادی، پژمان پرنیا، رضا بنفشهخواه، رضا شاکری، غلامرضا رضایی، هاشم احمدوند، منوچهر فیروزی، هومن برقنورد، جمشید جهانزاده، فرزانه نشاط، علیرضا مرعشی، حسن جعفرتبار، مهسا مرعشی، سبحان مهدیپور، مهرداد پیکرزاده، پوریا خاکپور، رامین صالحی، حسام صحرایی، مریم رحیمی، شهرام نجاتی، ناصر وحدتی، اشکان کمانگری، عباس جهانگیریان، مهیار شادروان، افشین هاشمی، احسان لیوانی، محسن علیزادگان، راستین معتبرزاده، محسن غلامی، سیاوش پورفضلی، حمید پورافضل، پژمان حسینیپور، مریم فولادی، رضا مهینی، احمد شعاریان، شیما بلوکیفر، عباس گرگانی، مرتضی نیکزاد، جواد اسدپور، مرتضی سیفی پاشا، مهدی ابراهیمی، بهمنیار شریفی، مهدی ولیزاده، مهدی کاردگر، حافظ محمدنژاد، مجید طریقی، مهدی حسنزاده، نبی احمدی، فضلالله دهقان، ایمان خسروی، ایمان نصر، محمدرضا صفی، کریم قربانی، بیژن ارژن، مهدی کورنگی، افشار حشمتیان، افشین مؤدبپور، کامبیز باغستانی، بهزاد آقاپور، فرزاد قیصرپور، منوچهر پناهینژاد، محمدرضا پناهی، محمدرضا شریفی، پیمان کردبچه، امیر محمد رضایی، امیر معینی، صادق نوری، رضا طریقت، محمد طریقت، امیر طریقت، میلاد طریقت، پرویز وزیری، رؤیا راعی، فرامرز امینی، مرتضی عابدی، علی عابدی، عباس تجویدی، داود منادی، ناصر ایزدی، کسری معظمی، محمد فرشتهنژاد، فریبرز فرهنگمهر، بهزاد عبدی، رضا عباسزاده منتظری، مسعود عبدالرحمن، فریبا اسدی، محمد ساعد، کوروش دانایی، کیانا کیارس، امیر محمد رضایی، علیرضا شیبانی، رضا مهرآذر، مسعود مظلوم، سهیل متین، یاسمین فخیمی، محمدحسین پورمعین، شهروز حقی و... رسیده است.
برچسبها کنسرت موسیقی هنرمندان کتاب نمایش اکران فیلممنبع: ایرنا
کلیدواژه: کنسرت موسیقی هنرمندان کتاب نمایش اکران فیلم کنسرت موسیقی هنرمندان کتاب نمایش اکران فیلم گنجه ای
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۴۰۱۳۲۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
این شهید حتی موقع به دنیا آمدن فرزندش هم حاضر نشد به خانه برگردد!
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، این یک بیت شعر با خط زیبای شهیدسید مهدی شاهچراغ برای همیشه به یادگار ماند: با صدهزار جلوه برون آمدی که من /با صدهزار دیده تماشا کنم تو را. شهیدسید مهدی شاهچراغ معلم و هنرمند خطاط بود. اما دغدغه جنگ و جبهه او را به میدان جهاد کشاند. سیدمهدی نه در دوران جنگ که پیش از آن در عرصه انقلاب و بیداری و آگاهی مردم و هم محلیهایش نسبت به ظلم رژیم شاه سهیم بود. شهید سیدمهدی شاهچراغ خیلی زود به آرزویش رسید و مزد مجاهدتهای خود را در عملیات غرورآفرین الی بیتالمقدس گرفت. ۱۹ اردیبهشت ماه سال ۱۳۶۱ او آسمانی شد، آنچه درپی میآید ماحصل گفتگو با محترمالسادات شاهچراغ همسر شهید سیدمهدی شاهچراغ است.
بیقرار رفتن بودبنابر روایت ایسنا، سیدمهدی متولد ۶ تیرماه سال ۱۳۳۸ دامغان بود. درسخوان بود و همزمان با درس و تحصیل کار هم میکرد. خدمت سربازیاش را در اصفهان سپری کرد. کمی بعد معلم شد و بعد از آن ازدواج کرد. همسرش میگوید: وقتی ازدواج کردم سنم کم بود. خیلی از کارهای خانه را بلد نبودم. سیدمهدی من را در کارهای خانه مثل آشپزی و لباس شستن کمک میکرد. همیشه نماز را اول وقت میخواند و من بلافاصله پشت سرش میایستادم. نمازهای جماعتمان را هیچگاه از یاد نمیبرم. زندگی خوبی داشتیم. او در دوران انقلاب هم فعالیت داشت. چند روز قبل از پیروزی انقلاب بود. مردم راهپیمایی میکردند. سیدمهدی در جلوی صف راهپیمایان، عکس امام (ره) را به سینه چسبانده بود و شعار میداد. جمعیت به پادگان نزدیک میشد. سیدمهدی میان نظامیان رفت و گروهی از آنها را همراه خود میان مردم کشاند. بعضیها میگفتند: «این چه کسی است که با جرأت آنها را به جمع ما میکشاند.» چند روز بعد پادگانهای ارتش به دست مردم فتح شد. جنگ که شروع شد، سیدمهدی هم بیقرار رفتن شد. جهاد فرصت دوبارهای برای همسرم بود. او کار، درس و معلمی را به عشق حضور در میدان جهاد رها کرد و راهی شد. با اینکه ما منتظر تولد فرزندمان بودیم. اما همین هم مانع سیدمهدی نشد.
خبر تولد فاطمهخدا خیلی زود فاطمه را به ما هدیه کرد. خبر تولدش را در جبهه به او دادند. دوستانش میگفتند: یکی از بچهها فریاد زد: دختر سید مهدی متولدشده! همرزمانش که متوجه شدند، از شادی فریاد کشیدند و تبریک گفتند. شیرینی میخواستند. هرکس به نحوی سر به سر سیدمهدی میگذاشت. بعضیها از دور میگفتند:مبارکه! عدهای هم میپرسیدند:اسم دخترت را چی میگذاری؟ سیدمهدی با خوشحالی جواب داد: فاطمه!
فرمانده گردان رو به سیدمهدی کرد و گفت:شما دیگر برگرد! خانمت به شما احتیاج دارد. بچهها میخواستند از سیدمهدی خداحافظی کنند که او با حرفش همه را متعجب کرده و پاسخ داده بود: من تا آخرعملیات میمانم.
شهادت در بیت المقدسهمرزمش لحظه شهادت کنارش بود. ابوتراب کاتبی بعدها برایم از آن لحظه اینگونه روایت کرد. آتش سنگینی بود. خمپارهای به سنگرشان خورد به طرفشان رفتیم و صدای نالهای شنیدیم. کمرش ترکش خورده بود. میدانستم که به تازگی پدر شده است. دو انگشتر در دست داشت. آنها را درآوردم و صورتم را نزدیکش بردم و گفتم: سیدجان! بگو هر چی میخواهی بگو! دهانش را باز کرد تا چیزی بگوید، اما نتوانست و همان لحظه به شهادت رسید. همسرشهید در ادامه میگوید وقتی به شهادت رسید کوچکترین تغییری در صورتش ایجاد نشده بود. چهرهاش همان بود که موقع خداحافظی آخر دیده بودیم. گویی خوابیده بود.
بدرقه با دعای خیرقبل از رفتن به جبهه پیش پدرش رفت تا از او هم اجازه بگیرد. پدرش بعدها برایم گفت سید مهدی آمد و در حالیکه سرش پایین بود به من گفت: پدر! از شما اجازه میخواهم تا با خیال راحت به جبهه بروم. من هم نگاهی به او کردم و پاسخ دادم با وضعی که همسرت دارد من صلاح نمیبینم که تنهایش بگذاری! فردای همان روز برای وداع آخر آمد. من هم که اصرار سیدمهدی را برای رفتن دیدم، رضایت دادم و دعای خیرم را بدرقه راه او کردم و گفتم خدا پشت و پناهت!
فاطمه و شهادت پدرخیلی طول نکشید که خبر شهادت سیدمهدی را برای خانواده آوردند. ۱۹ اردیبهشت ماه سال ۱۳۶۱ در عملیات الی بیتالمقدس سیدمهدی به آرزویش رسید. تشییع پیکر شهید خیلی شلوغ بود. بسیاری از مردم آمده بودند تا حضورشان تسلی خاطر بازماندگان باشد. فاطمه، چند روزه بود. دائم گریه میکرد. فاطمه را روی سینه پدر شهیدش گذاشتند آرام شد.
از شهید سیدمهدی شاهچراغ وصیتنامهای بر جا ماند که در یازدهمین روز از اردیبهشت ماه سال ۱۳۶۱ و تنها چند روز قبل از شهادتش آن را نوشت. شهید سیدمهدی شاهچراغ بسیار ولایتمدار بود. او در این نوشتار در کنار توصیههایی که به خانواده داشت از ملت ایران خواسته بود که برای امام دعا کنند.
۲۷۲۱۹
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1901499